آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri

ساخت وبلاگ
باید مدارهای انرژی خود را گسترش داد تا در تجربه‌های زندگی( همه اتفاقات خوب یا بد)خود مشارکت کنیم نه این‌که به منظور در امان ماندن آنها را دور بزنیم.آنگاه که ما مدارهای انرژی خود را که خاموش بوده‌اند، روشن می‌کنیم، آگاهی خودخواسته را از روح در آن چاکرا آغاز می‌کنیم و وقتی حیات به مکان‌های خاموش برگشت، خود بخود کل سیستم به سلامتی و سرزندگی برمی‌گردد.ما معمولا درمان را در حل کردن مشکل می‌بینیم اما چنین نیست. وجود نیروی بنیادی حیات یک حالت سلامتی بی‌نقص است که ناکارآمدی و بیماری نمی‌توانند در آن حالت وجود داشته باشند.تجربه سارا موفقیت در روشن کردن مدارهای انرژی را نشان می‌دهد. پیش از دوره سطح ۱ در بیان درونی‌ترین واقعیت‌های خود مشکل‌ داشت.او اضطراب و سرکوب احساسی زیادی را تجربه کرده بود. سارا کشف کرد که با بیان واقعیت اجازه می‌دهد حقیقت وجودی‌اش به بیرون بتابد و مرکز درونش به لرزه می‌افتد.پیش از این احساس نکرده بود در امان است و از او استقبال می‌شود و این مقاومت بر سیستم انرژی او تاثیر منفی گذاشته بود.او یاد گرفت که انرژی هر یک از چاکراهای خود را روشن کند و تجسم ضمیر واقعی خود را آغاز کرد.او شفا پیدا کرده است سندروم روده، بیماری پوستی، دیسک و درد مفاصل کاملا از بین رفته لکه های نوک سینه و احتمال سرطان از میان رفته است. او با لذت کدهای انرژی را به دیگران آموزش می‌دهد تا به آنها کمک کند.بنابراین هدف کدهای انرژی این نیست که مشکلات را با روش متخصصان انرژی‌درمانی درمان کند بلکه هدف این است که شما تجسم کامل‌ترین ضمیر خود باشید و البته به عنوان یک نتیجه جانبی موجب درمان در همه زمینه‌های زندگی می‌شود.۱۰۱-۱۰۴دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱۰ آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 14:50

روح نیروی درمان کننده در زندگی ماست.از این‌رو وقتی ماهیت انرژی( خود واقعی ما) به صورت کامل به گردش درآید درمان در همه سطوح رخ می‌دهد‌.اما چگونه باید خود را به سطح انرژی ضمیر روحانی برسانیم؟باید یک رویکرد کلی‌گرایانه داشته باشیم که شامل همکاری با ذهن، بدن و روح باشد.باور صحیح: ما یک روح از جنس انرژی هستیم که یک بدن دارد و یک ذهن هم دارد. بدن و ذهن ابزارهایی هستند که به ما کمک می‌کنند بهشتی‌ترین زندگی را بر روی زمین داشته باشیم.ما فقط موجودات روحانی نیستیم که یک تجربه مادی و دنیوی انجام می‌دهیم بلکه تجربه روحانی را در انتهای طیف انرژی( دنیا) انجام می‌دهیم.تفاوت این دو خیلی زیاد است.هر چیزی در بدن رخ می‌دهد نخست در سطح انرژی رخ داده است.-بدن ابزار روح-استفاده روح از این ابزار برای گفتگو با ذهن آگاهنقش ذهن-شخصیت محافظت کننده: ذهن هم بدن مادی و هم هویت شخصیتی ما را در امان نگه می‌دارد پس با مقایسه گذشته هورمون‌های استرس را به درون بدن می‌فرستد چون درگیر جنگ با محیط است.۱۰۱-۱۰۳دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۱۱ ساعت ۱۰:۱۳ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 14:50

هر لحظه از یک گوشه آسمان دل طلوع می‌کنی
و من در طواف دیدارت!

۱۴۰۲/۱۲/۱۲

دکتر مهدی صحافیان

آرامش و پرواز روح

+ نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱۲ ساعت ۸:۱۲ ب.ظ توسط مهدی صحافیان  | 

آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 14:50

واعظان ریاکار که این گونه در محراب و منبر مسجد خودنمایی می‌کنند، وقتی به خلوت می‌روند همان کارهایی که دیگران را از،آن منع می‌کنند انجام می‌دهند.۲-مشکلی دارم، از فقیه حاضر در مجلس بپرسید که چرا آنان که مردم را به توبه دعوت می‌کنند، خودشان توبه نمی‌کنند؟!۳- آری گویا روز جزا را باور ندارند که این گونه در کارهای حق، ریا و دورویی می‌کنند.۴- خدایا! این تازه به دوران رسیده‌های مدعی را بر سر جای خودشان بنشان که به داشتن غلام ترک و مرکب خوب، فخر می‌فروشند.۵- ای آنکه از روی نیاز و درد به خانقاه آمده‌ای! برخیز مشتاقانه به دیرمغان رویم که آنجا آبی گوارا می‌دهند که دل‌ها را بی‌نیاز می‌کنند- خانلری: می‌دهند آبی و-(خواجه عبدالله: غنا توانگری است. جمله آن سه چیز است. غنای مال، خوی و دل-صد میدان، ۶۴)۶-زیبایی شیرین و تمام نشدنی‌اش هر چه عاشقان را ‌می‌کشد، باز گروه دیگری به شوق مردن از غیب سر بر‌می‌آورند.۷- آری ای فرشته تو هم بر درگاه میخانه عشق تسبیح‌گوی باش! که آنجا خاک آدم را با عشق می‌آمیزند( در غزل ۱۸۴ گذشت که فرشته را به درون میخانه راه نیست)۸- بامدادان فریادی از عرش برخاست، خرد( در معنای گوهر خداوندی و عرشی)گفت: آری صدای قدسیان است که شعر حافظ را از بر می‌کنند.( خانلری: وقت صبح)دو بیت اضافه در نسخه خانلری:بنده پیر خراباتم که درویشان اوگنج را از بی‌نیازی خاک بر سر می‌کنندخانه خالی کن دلا تا منزل سلطان شودکاین هوسناکان دل و جان جای لشگر می‌کننددکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۲ ساعت ۹:۵۷ ب.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1402 ساعت: 12:33

خارج از اختلاف روز و شب استوقت* را گاه ابن و گاه اب استاین وقت* است اگر تصرف حالباشد او را محول احوالور ز قید تصرفش به در استوقت فرزند اوست او پدر استنیست او ابن وقت* ابوالوقت* استوقتش ایمن ز وصمت و مقت استوقت‌ها* را به قدرت مولامی کند صرف افضل و اولی(هفت اورنگ-دفتر اول)وقت* را گفته‌اند تیغ برانکه بود بی توقفی گذرانهر کجا تیز بگذرد چون تیغوا نگردد به وای‌وای و دریغگرچه باشد گذشتش نفسیلیک تاثیر او قوی است بسیاثرش بر دلی که می‌آیدابدالآبدین همی پایدجهد کن کان اثر چنان باشدکه تو را آرزوی جان باشدقاطع از بهر دشمن است این سیفتو کشی دوست حیف باشد حیفتیغ در دست توست دشمن کشخاصه آن را که هست دشمن هش(هفت اورنگ-دفتر اول)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در دوشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۵ ساعت ۷:۵۵ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1402 ساعت: 12:33

شبم ز مرغ چمن این نوا به گوش آمدکه وقت* عشرت رندان باده نوش آمد(غزل 103)ای وقت صبا خوش* که به یک‌دم بگشایدگر در شکن زلف تو صد مشکلم افتد(غزل 118)ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت استمطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت استز ابنای دهر وقت کسی خوش* نمی شودخوش وقت* آن‌که معتکف کنج عزلت استجامی به جست‌وجو نتوان وصل دوست یافتموقوف وقت* باش که این کار دولت است(غزل 123)مطرب آهنگ ترنم‌های شوق‌انگیز کردوز دم نی آتش صاحب‌دلان را تیز کرددعوی پرهیزگاری نیست جز آلودگیوقت جامی خوش* کزین آلودگی پرهیز کرد(غزل288)نیست جز رخ به کف پای تو سودن هوسمدارم امید که مبذول بود ملتمسممن که باشم که کنم هم‌نفسی با چو تویی؟!این‌قدر بس که به یاد تو برآید نفسم!می‌روم گاه به پا، گاه به سر در ره عشقدل ازین وسوسه فارغ که رسم یا نرسمماندم از قافله کعبه روان باز ولیوقت خوش* می‌کند از دور صدای جرسمجز مرا دولت ره‌بوسی این قافله نیستهیچ غم نیست گر از کعبه‌روان باز پسم(غزل 320)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ ساعت ۷:۲۵ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1402 ساعت: 12:33

این چه بوی است ای صبا از مرغزار آورده‌ای؟مرحبا کارام جان مرغزار آورده‌ای!بهر جان بیقرار آدم خاکی نهادنکهتی از روضه دارالقرار آورده‌ای!وقت خوش* بادت که وقت دوستان خوش* کرده‌ای!تا ز طرف بوستان بوی بهار آورده‌ای!(خواجوی کرمانی- غزل 317)خوش نغمه‌ای است نغمهٔ مرغان صبح دمخوش نعره‌ای است نعرهٔ مستان صبحگاهوقتی خوش* است و مرغ دل ار نغمه‌ای زندزیبد، که باز شد در بستان صبحگاهاز صد نسیم گلشن فردوس خوشتر استبادی که می‌وزد ز گلستان صبحگاه(عراقی- غزل233)سحرگه بر در راحت سراییگذر کردم شنیدم مرحباییدرون رفتم، ندیمی چند دیدمهمه سر مست عشق دلرباییهمه از بیخودی خوش وقت* بودندهمه ز آشفتگی در هوی و هاییز رنگ نیستی‌شان رنگ و بوییز برگ بی‌نوایی‌شان نواییز سدره برتر ایشان را مقامیورای عرش و کرسی متکاییز حیرت در همه گم گشته از خودولی در عشق هر یک رهنماییمرا گفتند: حالی چیست؟ گفتم:چه پرسی حال مسکین گدایی؟(عراقی- غزل297)دکتر مهدی صحافیان آرامش و پرواز روح + نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ ساعت ۸:۳۱ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 16:11

منشینید از این سرود خموشکه شدم در سماع آن همه گوشباز آغاز آن نوا کردندورد تسبیح خود ادا کردندشد خلیل از نوای ایشان مستداد یکبارگی عنان از دستوقت خوش* یافت زان ترانه خوشدست همت فشاند صوفی‌وشهر چه بودش ز ملک و مال پسندجمله در پای مطربان افکنددر سماعی که در وی از سر ذوقنفشاند حریق شعله شوق(هفت اورنگ-دفتر دوم)و در مقامات سلطان الطریقه شیخ ابوسعید ابوالخیر* قدس سره مذکور است،که روزی قوال در پیش ایشان این بیت بخواند:اندر غزل خویش نهان خواهم گشتنتا بر لب تو بوسه زنم چونش بخوانیشیخ را وقت خوش* شد، پرسید که این شعر کیست؟ گفتند: از آنِ عماره. فرمود: برخیزید تا به زیارت وی رویم و با جمیع مریدان به زیارت وی رفتند.جهان ز برف اگر چندگاه سیمین بودزمرد آمد و بگرفت جای توده سیمنگارخانه کشمیریان به وقت* بهاربه باغ کرد همه نقش خویشتن تسلیمغره مشو به آنکه جهانت عزیز کرد!ای بس عزیز را که جهان کرد زود خوار!مار است این جهان و جهان‌جوی، مارگیروز مارگیر، مار برآرد گهی دمار!-عمارهٔ مروزی: از متقدمان و در ایام دولت سامانیان بوده است،طبعی خوش و شعری دلکش داشته است(بهارستان-روضه هفتم)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ ساعت ۹:۰ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 16:11

ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریبتا خود درونِ پرده چه تدبیر می‌کنندتشویش وقتِ* پیرِ مُغان می‌دهند بازاین سالکان نِگَر که چه با پیر می‌کنند(غزل 200)معاشران ز حریفِ شبانه یاد آریدحقوقِ بندگیِ مخلصانه یاد آریدبه وقتِ سرخوشی* از آه و ناله عُشّاقبه صوت و نغمهٔ چنگ و چَغانه یاد آرید(غزل 241)کنارِ آب و پایِ بید و طبعِ شعر و یاری خوشمعاشر دلبری شیرین و ساقی گُلعِذاری خوشالا ای دولتی طالع، که قدرِ وقت* می‌دانیگوارا بادَت این عِشرت که داری روزگاری خوش(غزل288)ساقی به صوتِ این غزلم کاسه می‌گرفتمی‌گفتم این سرود و مِیِ ناب می‌زدمخوش بود وقتِ* حافظ و فالِ مراد و کامبر نامِ عمر و دولتِ احباب می‌زدم(غزل 320)شعر خونبارِ من ای باد، بِدان یار رسانکه ز مژگانِ سیَه، بر رگِ جان زد نیشممن اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس؟حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ* خویشم(غزل 341)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ساعت ۱۲:۴۰ ب.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1402 ساعت: 23:43

شرممان باد ز پشمینه آلوده خویشگر بدین فضل و هنر نام کرامات بریمقدر وقت* ار نشناسد دل و کاری نکندبس خجالت که از این حاصل اوقات بریم(غزل 373)خدا را کم نشین با خرقه‌پوشانرخ از رندان بی‌سامان مپوشاندر این خرقه بسی آلودگی هستخوشا وقت* قبای می‌فروشان(غزل 386)بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلویمی‌خوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنویاین قصّه‌ عجب شِنو: از بختِ واژگونما را بِکُشت یار، به انفاسِ عیسَویخوش وقتِ* بوریا و گدایی و خوابِ امنکاین عیش، نیست درخورِ اُورَنگِ خسروی(غزل486)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ساعت ۱۲:۴۶ ب.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1402 ساعت: 23:43

آرام جان!

سکوت تو سکوت مرا نشکست!

12 دی ماه 1402

دکتر مهدی صحافیان

آرامش و پرواز روح

+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ساعت ۱:۱۵ ب.ظ توسط مهدی صحافیان  | 

آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1402 ساعت: 23:43

ای روز نشاط روشنی وقت تو خوش!*وی عالم عیش و ایمنی وقت تو خوش!*در سایه زلف تو دمی می‌خسبمتو نیز موافقت کنی وقت تو خوش!*(رباعی 1012)ای یار مرا موافقی وقتت خوش!*بر حال دلم چو لایقی وقتت خوش!*خواهم به دعا که عاشقان خوش باشندور زآنکه تو نیز عاشقی وقتت خوش!*(1019)تا در نزنی بهر چه داری آتش؟هرگز نشود حقیقت وقتِ تو، خوش*عیاران را ز آتش آمد مفرشعیار نه‌ای ز عاشقان پا درکش!(1029)از سوز غم تو آتشی می‌طلبموز خاک در تو مفرشی می‌طلبماز ناخوشی خویش به جان آمده‌اماز حضرت تو وقت خوشی* می‌طلبم(1132)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۰۶ ساعت ۸:۵۹ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 20 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 6:51

اگر زیبارویان این‌گونه دلبری می‌کنند، بی‌تردید در ایمان زاهدان رخنه خواهند کرد.۲- آری هر جا آن یار پری‌چهره نرگس‌فش شکوفا شود و تبسمی نماید، زیبارویان چشم خود را گلدانش خواهند کرد.۳- ای جوان زیبااندام! در میدان دلبری گویی بزن(خانلری: گویی بزن.دلم را به دست آور) پیش از آنکه از این قامت رعنا چوگان سازند!۴- گرچه عاشقان حتی بر وجود خویش نیز فرمانروایی ندارند و هر چه تو دستور دهی انجام می‌دهند.۵- حکایت‌هایی که از طوفان نوح می‌گویند در برابر چشمان عاشقم چون قطره‌ای بیش نیست!(بیت اضافه خانلری:عید رخسار تو کو، تا عاشقاندر وفایت جان خود قربان کنند.اشاره به دو عید فطر و قربان مسلمانان)۶- آری یار ما چون به سماع و چرخش درآید، قدسیان در عرش به وجد آیند و پایکوبی کنند.(خانلری: سازد آغاز سماع)۷- در فراق چو تو نازنینی، مردمک چشمم در خون غرق شد، در کدام سرزمین چنین ستمی بر انسان(ایهام: انسان العین: مردمک چشم)روا می‌دارند؟!۸-ای دل! با غصه عشق، زیبا بنشین! رازدانان، عیشِ حالِ خوش را از بوته فراق به دست آورده‌اند.۹- ای حافظ! از آه نیمه شبان دور نشو! تا آیینه دلت را چون صبح درخشان کنند.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۰۸ ساعت ۸:۵۶ ب.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 6:51

قال اطعمنی فانی جایع(حسام الدین:به من طعام معنوی بده که گرسنه ام)واعتجل فالوقت* سیف قاطع(و در این باره بشتاب که وقت مانند شمشیر تیز سریعا می گذرد)صوفی ابن الوقت*باشد ای رفیقنیست فردا گفتن از شرط طریق(دفتر اول مثنوی)کاندرین فرصت کم افتد این مناختو ز یارانی و وقت* تو فراخمزدحم می‌گردیم در وقت* تنگاین نصیحت می‌کنم نه از خشم و جنگاحمدا نزد خدا این یک ضریر(عبس/4-1 معجزه قرآن در احترام به انسان بر اساس صفای درونی)بهتر از صد قیصر است و صد وزیر(دفتر دوم)بایزید اندر سفر جستی بسیتا بیابد خضر وقت* خود کسیدید پیری با قدی همچون هلالدید در وی فر و گفتار رجال(دفتر دوم)آنکه او بی‌درد باشد ره‌زن استزانکه بی‌دردی انا الحق گفتن استآن انا بی وقت* گفتن لعنت استآن انا در وقت* گفتن رحمت استآن انا منصور رحمت شد یقینآن انا فرعون لعنت شد ببین(دفتر دوم)آنکه او موقوف حال است آدمی استکو به حال افزون و گاهی در کمی استصوفی ابن الوقت* باشد در مناللیک صافی فارغ است از وقت* و حالحال‌ها موقوف عزم و رای اوزنده از نفخ مسیح‌آسای اوعاشق حالی نه عاشق بر منیبر امید حال بر من می‌تنی(دفتر سوم)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح + نوشته شده در شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۰۹ ساعت ۱۰:۵۵ ق.ظ توسط مهدی صحافیان  |  آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 6:51

والمومنون ‌والمومنات بعضهم اولیاء بعض... توبه/۷۱خداوند جهان و جهانیان، نوازنده دوستان، یادگار بی‌دلان، بنگر که مؤمنان را چگونه نوازش کرد و ایشان را چه تشریف داد!در خبر است که روز رستاخیر مردم در عرصات ایستاده، دل‌ها پر فزع و جان‌ها پر حسرت و آفتاب از نزدیک تابان! از جانب عرش ندا آید که دوست‌داران از بهر خدا کجایند، تا من در سایه خود فرود آرم.پیر طریقت: الاهی! عنایت تو کوه است و فضل تو دریا! کوه کی فرسود و دریا کی کاست؟ عنایت تو کی جست و فضل تو کی واخواست؟ پس شادی یکی است که دوست یکتاست.وعدالله المومنین والمومنات جنات تجری من تحتها الانهار...توبه/۷۲آن بهشت نه یک بهشت است که بهشت‌هاست نه یک درجه است که درجه‌هاست، بعضی برتر و بعضی فروتر و شک نیست که مقام معرفت اولیا برتر از عامه و ...بایزید بسطامی را پرسیدند به چه چیز به این مقام رسیدی؟ گفت: به تنی برهنه و شکمی گرسنه و دلی پردرد و جانی پر حسرت!از عارفی از درجه ایمان پرسیدند، گفت: آدمی بباید چهل سال دوید تا حقیقت جمال ایمان بداند و پیغمبران را پیش از چهل سال ممکن نشد. پس از چهل سال، چون به حقیقت ایمان رسند، ایشان را امروز بهشت نقد* و فردا جنات عدن باشد! امروز آنان را بهشت وصل باشد و فردا بهشت فضل، امروز بهشت عرفان و فردا بهشت رضوان است.(تفسیر خواجه عبدالله، ۴۰۶)*بهشت نقد از همین جهان آغاز می‌شود و در آن جهان تجلی دیگری می‌پذیرد.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 15 فروردين 1402 ساعت: 23:22

ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم یونس/ ۹نیک‌مردان کسانی هستند، که خداوند آنان را به حسن عنایت پرورد و به صحبت خود نزدیک گرداند تا او را یگانه شوند و از غیر او بیگانه!پیر طریقت: توحید نه همه آن است که او را یگانه دانی، بلکه او را یگانه باشی! در آغاز نیتی غیبی دهد تا از جهان باز برد و در دلشان نوری افکند تا از جهانیان باز برد، پس از آن کشفی دهد تا از آب و گل باز برد و چون منفرد* شود وصال را شاید!جوینده تو هم چو تو فردی بایدآزاد ز هر علت و دردی بایدقل هل من شرکائکم من یهدی الی الحق یونس/۳۵حق، نامی از نام‌های خداوند: او به راستی خداست و به خدایی سزاست...بر اهل طریقت این نام بسیار رود، این طایفه از شهود افعال به صفات پیوستند و از صفات به ذات، اول نظاره صنع کردند سپس از صنع گذشته نظاره صفات کردند، باز نظاره صفات بگذاشتند و نظاره ذات کردند.مصطفی در نظاره فعل گفت: از عقاب تو به عفوت پناه می‌برم.در نظاره صفت: از خشم تو به رضایت پناه می‌برم. در نظاره ذات: از تو به خودت پناه می‌برم! آنگاه از دیدن خود گذشت، از صفات مجرد گشت، از مقام فنا گفت: ثنای بر تو را نتوانم شمرد، باز قدم بالاتر نهاد بر مقام بقا...پیر طریقت: ای رستاخیز شواهد و استهلاک رسوم! عارف به نیستی خود زنده است، همه در آرزوی دیدارند و من در دیدار گم! سیل که به دریا رسید از آن سیل چه معلوم؟ جهان از روز پر است و نابینای مسکین محروم.خصمان گویند کاین سخن زیبا نیستخورشید نه مجرم ار کسی بینا نیست( تفسیر خواجه عبدالله،ص ۴۲۵ و ۴۳۲)* فرد و منفرد: بی تعلق و‌ رهادکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 70 تاريخ : سه شنبه 15 فروردين 1402 ساعت: 23:22

و لقدجائت رسلناابراهیم بالبشری هود/۶۹خداوند فرشتگان به ابراهیم فرستاد تا او را به خلیل بودن بشارت دهند، ابراهیم پنداشت که مهمانانند! زود برخاست و خوراکی( گوساله بریان شده) آورد، خداوند آن شتاب‌زدگی از او پسندید و از او تمجید کرد.جنید: بنای تصوف بر شش خصلت نهاده‌اند: اول سخا، دوم رضا، سوم صبر، چهارم پشمینه پوشی، پنجم جهان‌گردی، ششم فقر.سخا برای ابراهیم، رضا برای اسمعیل، صبر برای ایوب، پشمینه پوشی برای موسی، جهان‌گردی برای عیسی و فقر( نخواستن) برای محمد.و قال الذی اشتریه من مصر... اکرمی مثواه...او نتخذه ولدا. یوسف/۲۱عزیز مصر چون یوسف را بخرید، به زلیخا گفت: این غلام را بزرگ دار که ما را بکار آید و فرزندی را بشاید. خانه جداگانه بیاراستند و فرش‌های گران‌مایه افکندند، یوسف بسان زاهدان به روزه و نماز مشغول بود و در فراق یعقوب غریب‌وار روز به سر می‌برد.تا روزی بر در سرای نشسته بود، مردی را دید بر شتری نشسته و صحف ابراهیم همی‌خواند، یوسف چون آواز عبرانی شنید از جای برجست و پرسید از کجایی؟ گفت: از کنعانم. پرسید ای کنعانی از پیغمبر شما چه خبر داری؟ گفت: حدیث پیغمبر مپرس که هر که بشنود غمگین شود!ماها! به کدام آسمانت جویمسروا! به کدام بوستانت جویمیوسف چندان بگریست که بی‌تاب شد بیفتاد و‌ از هوش برفت، یوسف به هوش بازآمد، مرد رفته بود، دردش بر درد زیادت شد و‌اندوه فزود، که پیغامی به پدر نداد تا این پیر پردرد را دل‌جویی و تسلی باشد.آری! این درد بر درد چرا؟ و حسرت بر حسرت از کجا؟ آری، تا عاشق دل‌خسته بداند که آن بلا، قضاست، هرچند نه بر وفق اختیار و رضاست! سوخته را باز سوختن کی رواست؟!آری! هم‌چنان که آتش، خرقه‌ای سوخته خواهد تا ببفروزد، درد فراق هم دل‌سوخته‌ای خواهد تا با وی درسازد!هر درد که ز آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 15 فروردين 1402 ساعت: 23:22

پسری احول از پدر پرسیدکای حدیث تو بسته را چو کلیدگفتی احول یکی دو بیند، چونمن نبیتم از آنچه هست افزون؟احول ار هیچ کژ نظارستیبر فلک مه که دوست چارستیپس خطا گفت آن‌که این گفته‌ستکاحول ار طاق بنگرد جفت‌ستترسم اندر طریق شارع دینتو چنانی که احول کژبینیا چو ابله که با شتر پیکارکرده بیهوده از پی کردارروح را از خرد، شرف او دادعفو را از گنه، علف او داددرد در عالم ار فراوان‌ستهر یکی را هزار درمان‌ستحکایت: پدر به پسر احول می‌گوید: دوبین یکی را دو تا می‌بیند. پسر: چرا ماه که دوتا هست را چهارتا نمی‌بینم؟!سنایی با این تمثیل خودخواهی نهادینه شده در آدمی را نکوهش می‌کند و هشدار می‌دهد که در مورد خداوند( شارع دین) دوبین نباش و با ذکر تمثیل‌های متوالی ادامه می‌دهد:یگانه دیدن خداوند یعنی باور داشته باشیم که هم روح را با خرد بزرگی داده و هم گناهان را با بخشش محو می‌کند.درد و درمان هر دو از خداوند است.نکته: دوبینی در عرفان مقابل توحید است. ابلیس چون دوبین بود بر آدم سجده نکرد.نگرش عرفانی به یگانگی: یک بود و مابقی نمود، یک نور و مابقی سایه، یک وجود و مابقی مظهر اوست.( آدمی می‌تواند مظهر صفات رحمانیه و جمال خداوند شود یا غضبیه و جلال)دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 0:03

با آمدن بهار دلکش، نسیم فرح بخش صبا، بوی خوش گل‌‌ها را منتشر می‌کند و جهان کهنسال دوباره جوان و شاداب می‌شود.۲- در این بزم گل ارغوان، جام شراب سرخ به گل یاسمن می‌دهد و نرگس در دلهره شیرین عشق به شقایق است.۳-اکنون بلبل عاشق پس از ستم طولانی هجران، تا سراپرده شاهانه گل نعره عاشقانه خواهد'>خواهد زد.۴- پس اگر از مسجد به خرابات رفتم، دلگیر نشو مجلس موعظه طولانی است و زمان حال خوش و دریافت بهار از دست خواهد رفت.۵- ای دل!حال خوش امروزت را به فردا نینداز! سرمایه زندگی را چه کسی برایت تضمین کرده است؟۶-قدح شراب را در ماه شعبان از دست نده، که این خورشید تا عید رمضان غروب خواهد کرد.۷- گل با ارزش است، هم نشینی‌اش را فرصت شمارید که از این در باغ بهار آمده و از در دیگر خواهد رفت.۸- خنیاگر عشق! مجلس مهرورزی است، غزل عاشقانه و سرود بخوان، تا کی به سرگذشت خویش مشغول‌مان می‌کتی؟!( از بیت ۴، پیوسته بر غنیمت شمردن فرصت حال خوش و هم‌سو شدن با بهار سخن می‌گوید.ضمن این‌که صوفیه در اشعار بهاری و نوروزی طبیعت ببرون را تابع افکار و اهداف عرفانی خود قرار می‌دهند.صرف وصف بهار بدون افکار عرفانی نزد ایشان لغو است:جهان از باد نوروزی جوان شدزهی زیبا که این جهان شدقفس بشکن کزین دام گلوگیراگر خواهی شدن اکنون توان شد .عطار،دیوان- نوروزیه‌ شرح شوق، ۲۱۹۵)۹- حافظ به شوقت، پا در عرصه هستی گذاشته است، به پیشوازش بیا که فرصت زندگی از دست خواهد رفت.دکتر مهدی صحافیانآرامش و پرواز روح آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri...
ما را در سایت آرامش و پرواز روح Relax and Flying Spiri دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sahafianf بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 0:03